یاداشت سی ینجم

ساخت وبلاگ
 آیا مالک خوشبختی انسان روح است یا جسم

امروزه کمتر کسی از مردم راه خوشبخت شد ن را میشناسند اکثریت جسمها بازیچه هوا هوس

نوبت بنوبت دستخوش امواجی شده اند ودر روی دریایی که ساحل ندارد بعنوان زندگی کردن چرخ میزنند

در جمع کسی پیدا نمی شود که آرزوی خوشبختی را در دل خود نپرورا ند و نیز کمتر کسی یافت  میشود

که از بخت خود خورسند باشند و خودرا خوشبخت شمارد چون مردم خوشبختی که دارند  با دیگران قیاس  میکنند بخاطر همین هیچ وقت خودرا خوشبخت نمی دانند مثلأ خانواده ای که از داشتن اولاد محروم

است خودرا خوشبخت نمی داند و فکر می کند که فرزند مایه خوشبختی است ولی درکنار آن خانواده

دیگری که چند فرزند دارد سوال شود می گویدفرزند موجب بدبختی است همچنین یک غذای مقوی در

معده مردی ضعیف تولید قوت می کند ولی همان غذا در معده یک طفل شیر خوار مایه درد می شود

تریاک  بمزاج آن کسی که استعمال می کند دارویی شفا بخش است در صورتی که در معده یک فرد

سالم کشنده است خوشبختی افراد باهم فرق دارند برای هر روحی یک نوع تکامل پیش بینی شده و هر

شخصی نسبت به پیش رفت خودش عمل می کند پس باید عاقبت زندگی را سنجید که روحی که از

بدن جدا می شود با چه تجربه ای بطرف برزخ حرکت می کند و بتکامل رسیدن خویش را قیا س کند

نسبت به روزی که برای این دوره از زندگی پا به این د نیا گذاشته حالا قدری فکر کنیم که واقعأ مردم چرا

پی خوشبختی میگردند وآنرا کمتر می یابند هر روحی   که با جسم جدید قدم به جهان میگذارد

صد ها آرزو با خود همراه می آ ورد وهر یک از این آ رزوها مانند امواج دریا آرزوی دیگری تولید می کند براستی

زندگی جز یک موج دریا چیز دیگری نیست وانسان بر روی این امواج همیشه در حرکت است وگاهی در

پستی وگاهی در بلندی زندگی حرکت می کند ودر دم مرگ بسیاری از این آرزوهارا برآورده نشده جسم رارهامی کند و دو باره با خود به عالم برزخ می برد *

پس بنا برین خوشبختی هر کس  بسته است باینکه ببینیم بعالم طبیعت چگونه نگاه می کند ودر زندگی

گذشته وحال چه برداشتی کرده است یعنی روح او تا چه حد تکامل یافته چون خوشبختی بشر مربوطه

به روح اوست و ریشه آن را درعقل وادراک خود باید جست برای جسم هم امریست موفت کوتاه ودرجه

عقلو درک هر کسی با دیگری تفاوت دارد لهذا احتیا جات روحی وقلبی او از دیگران جداست باین سبب

یک وسیله عمومی برای خوشبخت کردن تمام افراد بشر بطور یکسان  غیر ممکن است بیا یید زندگی را

از طبیعت بیا موزیم تماشا کنید  در یک جنگل چگونه برگها وشاخه ها وریشه های درختها باهم سازش

دارند وبرای تکمیل زندگانی خود کار می کنند هیچکدام از برگها نمی کوشند که دیگری را در سایه گذارند

و مانع گرفتن نور دیگری شوندمی فهمند که زیبایی آنها فقط در همدستی ویگا نگی با یکدیگر است در

صورتی که در انسان این طور نیست نا بینایی در گلزار نشسته بود نسیم بهاری را تنفس می کرد نا

گهان نخستین بوی گل بنفشه را که تازه شکفته بود بمشامش  رسید برای چیدن آن گل برخا ست وتا

شب آن را نجویید واحساس هم نمی کرد که بااین رفتار دیوانه وار خود هزاران گل بفشه را زیر پا پایمال

کرده است پس برای پیدا کردن یک خوشبختی کوچک خوشبختی بزرگتر را فدا نکنید    بعقیده اینجانب

اگر براستی خودرا بشنا سیم وبه این نکته اسا سی اطلاع پیدا کنیم که جسم مدیون روح است و آنچه

که هستی ما را تشگیل می دهد آن روح خدا ییست که درما دمیده شده پس باید لوازم آسا یش و رفاه

روح را توسط جسم فرا هم کنیم تا به خو شبختی و سعا دت واقعی راه یابیم بد بختانه از هزاران نفر یک

فرد نیست که حقیقت وجود خودرا  درک کند مقام وارزش آنرا تشخیص دهد واهمیت روح را بخوبی درک

کند وبرای تهیه وسا یل آسا یش روح خودکوشش کند  حقیقت امر این است که تمام امتیا زات بشر

منحصر به مقام روح است و جسم با تمام قوا وشکل شمایل بجز یک محل سکونت موقت برای روح

نیست ولی انسان تمام کوشش وتلاش خود را برای تا مین آ سا  یش جسم ورفع نیاز مندیها ی آن  می

کند ما کمتر به این توجه داریم که رمز اشرف مخلو قا ت بودن آدمی  بر دیگر جانداران تنها مربوطه به روح

اوست این ودیعه الاهی است که در جسم ما عامل اشرف مخلو قا ت شده است نه آن جسم که پس از

جدا شدن از روح  تبد یل به خاک  می شود

 

 

 

 

جسم بازیچه روح است...
ما را در سایت جسم بازیچه روح است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jbrao بازدید : 108 تاريخ : شنبه 30 تير 1397 ساعت: 14:21